سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از حکمت [مرد مؤمن]، شناخت خویشتن است . [امام علی علیه السلام]

یاسین

سوره نور

این سوره در ((مدینه )) نازل شده و 64 آیه است .

محتواى سوره :

این سوره را در حقیقت مى توان سوره پاکدامنى و عفت و مبارزه با آلودگیهاى جنسى دانست که در چند مرحله پیاده شده است .مـرحله اول بیان مجازات شدید زن و مرد زناکار است که در دومین آیه این سوره با قاطعیت تمام مطرح گردیده .مـرحـله دوم به این امر مى پردازد که اجراى این حد شدید مساله ساده اى نیست , و از نظر موازین قضائى اسلام شرط سنگینى دارد.در مـرحـلـه سوم براى این که تصور نشود اسلام تنها به برنامه مجازات گنهکارقناعت مى کند به یـکـى از مـهـمترین راههاى پیشگیرى از آلودگیهاى جنسى پرداخته ,مساله نهى از چشم چرانى مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان و موضوع حجاب زنان مسلمان را پیش کشیده چرا که تا دو مساله چشم چرانى و بى حجابى ریشه کن نشوند آلودگیها برطرف نخواهد شد.مـرحله چهارم باز به عنوان یک پیشگیرى مهم از آلوده شدن به اعمال منافى عفت دستور ازدواج سهل و آسان را صادر مى کند.مـرحله پنجم بخشى از آداب معاشرت اصول تربیت فرزندان نسبت به پدران و مادران را در همین رابطه بیان مى کند.مرحله ششم بخشى از مسائل مربوط به توحید و مبد و معاد و تسلیم بودن در برابر فرمان پیامبر را ذکر مى کند.ضـمـنـا بـه مـنـاسـبـت بـحثهاى مربوط به ایمان و عمل صالح سخن از حکومت جهانى مؤمنان صالح العمل به میان آمده است .

فضیلت تلاوت سوره :

در حـدیـثـى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((اموال خود را از تلف و دامان خودرا از ننگ بى عفتى حفظ کنید به وسیله تلاوت سوره نور, و زنانتان را در پرتودستوراتش از انحرافات مصون دارید که هـر کـس قـرائت ایـن سوره را در هر شبانه روزادامه دهد احدى از خانواده او هرگز تا پایان عمر گرفتار عمل منافى عفت نخواهدشد)).
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیـه )ـمى دانیم نام این سوره , سوره نور است به خاطر آیه نور که یکى ازچشمگیرترین آیات سوره است .
نـخـسـتین آیه این سوره در حقیقت اشاره اجمالى به مجموع بحثهاى سوره دارد, مى گوید: این ((سوره اى است که آن را فرو فرستادیم (و عمل به آن را) واجب نمودیم , و در آن آیات روشنى نازل کردیم شاید شما متذکر شوید)) (سورة انزلناهاوفرضناها وانزلنا فیها آیات بینات لعلکم تذکرون ).
اشاره به این که تمام احکام و مطالب این سوره اعم از عقائد و آداب ودستورات همه داراى اهمیت فوق العاده اى است زیرا همه از طرف خداوند نازل شده است .
(آیـه )ـبـعد از این بیان کلى , به نخستین دستور قاطع و محکم پیرامون زن و مرد زناکار پرداخته , مـى گـویـد: ((هـر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید))(الزانیة والزانى فاجلدوا کل واحد منهما مائة جلدة ).
و بـراى تـاکـیـد بـیشتر اضافه مى کند: ((و نباید رافت (و محبت کاذب ) نسبت به آن دو شما را از اجـراى حـکم الهى مانع شود اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید)) (ولا تاخذکم بهما رافة فى دین اللّه ان کنتم تؤمنون باللّه والیوم الا خر).
سـرانـجـام در پـایـان این آیه به نکته دیگرى براى تکمیل نتیجه گیرى از این مجازات الهى اشاره کرده , مى گوید:.
((و بـایـد گـروهى از مؤمنان (حضور داشته باشند و) مجازات آن دو را مشاهده کنند)) (ولیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین ).
در واقع این آیه مشتمل بر سه دستور است :.
1ـ حـکم مجازات زنان و مردان آلوده به فحشا ـمنظور از زنا آمیزش جنسى مرد و زن غیرهمسر و بدون مجوز شرعى است .
2ـ تاکید بر این که در اجراى این حد الهى گرفتار محبتها و احساسات بى موردنشوید.
3ـ دسـتـور حـضـور جـمـعى از مؤمنان در صحنه مجازات است چرا که هدف تنها این نیست که گنهکار عبرت گیرد, بلکه هدف آن است که مجازات او سبب عبرت دیگران هم بشود.
(آیـه )ـاز آنـجـا کـه در آیـه قبل سخن از مجازات زن و مرد زناکار به میان آمد به همین مناسبت سؤالى پیش مى آید که ازدواج مشروع با چنین زنان چه حکمى دارد؟.
آیـه شـریـفـه ایـن سـؤال را چنین پاسخ مى گوید: ((مرد زناکار جز با زن زناکار یامشرک ازدواج نـمـى کند;
Š و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک , به ازدواج خود درنمى آورد;Š و این کار بر مؤمنان تـحـریم شده است ))! (الزانى لا ینکح الا زانیة اومشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک على المؤمنین ).
آیـه هـم یـک واقـعـیـت عـیـنـى را بـیان مى کند که آلودگان همیشه دنبال آلودگان مى روند, ((هـم جـنـس بـا هم جنس مى کند پرواز)) اما افراد پاک و با ایمان هرگز تن به چنین آلودگیها و انتخاب همسران آلوده نمى دهند.
و هم بیان یک حکم شرعى و الهى است و مخصوصا مى خواهد مسلمانان رااز ازدواج با افراد زناکار باز دارد, چرا که بیماریهاى اخلاقى همچون بیماریهاى جسمى غالبا واگیردار است .
(آیه )ـ.

اشاعه فحشا ممنوع است :

بـاز در اینجا سخن از ((داستان افک )) و عواقب شوم و دردناک شایعه سازى واتهام ناموسى نسبت به افراد پاک است .
نخست مى گوید: ((خداوند شما را اندرز مى دهد که هرگز چنین کارى را تکرارنکنید اگر ایمان (به خدا و روز جزا) دارید)) (یعظکم اللّه ان تعودوا لمثله ابدا ان کنتم مؤمنین ).
یـعـنـى این نشانه ایمان است که انسان به سراغ این گناهان عظیم نرود, درحقیقت جمله مزبور یـکـى از ارکـان توبه را ترسیم مى کند, چرا که تنها پشیمانى ازگذشته کافى نیست باید نسبت به عدم تکرار گناه در آینده نیز تصمیم گرفت .
(آیـه )ـو بـعد براى تاکید بیشتر که توجه داشته باشند این سخنان , سخنان عادى معمولى نیست , بـلـکه این خداوند علیم و حکیم است که در مقام تبیین برآمده و حقایق سرنوشت سازى را روشن مـى سـازد, مـى گـویـد: ((و خداوند آیات رابراى شما بیان مى کند و خداوند دانا و حکیم است )) (ویبین اللّه لکم الا یات واللّه علیم حکیم ).
بـه مـقـتـضـاى عـلمش از نیازهاى شما و عوامل خیر و شرتان آگاه است و به مقتضاى حکمتش دستورات و احکامش را با آن هماهنگ مى سازد.
(آیـه )ـباز براى محکم کارى , سخن را از شکل یک حادثه شخصى به صورت بیان یک قانون کلى و جامع تغییر داده و مى گوید: ((کسانى که دوست مى دارند زشتیها و گناهان قبیح در میان افراد بـا ایـمـان اشاعه یابد عذاب دردناکى دردنیا و آخرت دارند)) (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم فى الدنیا والا خرة ).
ایـن تعبیر مفهوم وسیعى دارد که هرگونه نشر فساد و اشاعه زشتیها و قبائح وکمک به توسعه آن را شامل مى شود.
و در پایان آیه مى فرماید: ((و خدا مى داند و شما نمى دانید)) (واللّه یعلم وانتم لا تعلمون ).
او مـى دانـد چـه کسانى در قلبشان حب این گناه است و کسانى را که زیر نامهاى فریبنده به این عمل شوم مى پردازند مى شناسد اما شما نمى دانید و نمى شناسید.
(آیـه )ـدر ایـن آیـه که در عین حال آخرین آیات ((افک )) و مبارزه با ((اشاعه فحشا)) و ((قذف )) مـؤمـنان پاکدامن است , بار دیگر این حقیقت را تکرار و تاکیدمى کند که : ((و اگر فضل و رحمت الـهـى شـامـل حـال شـمـا نبود و این که خدا مهربان ورحیم است )) مجازات سختى دامانتان را مى گرفت (ولولا فضل اللّه علیکم ورحمته وان اللّه رؤف رحیم ).
(آیـه )ـگرچه در اینجا صریحا داستان افک را دنبال نمى کند ولى تکمیلى براى محتواى آن بحث مـحسوب مى شود, هشدارى است به همه مؤمنان که هرگاه نخستین وسوسه هاى اشاعه فحشا یا هر گناه دیگر آشکار مى شود, باید همانجا درمقابل آن ایستاد تا آلودگى گسترش پیدا نکند.
نـخـسـت روى سـخن را به مؤمنان کرده , مى گوید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید! از گامهاى شـیطان پیروى نکنید, و هرکس از گامهاى شیطان پیروى کند (به انحراف و گمراهى و فحشا و منکر کشیده مى شود) چرا که شیطان دعوت به فحشا ومنکر مى کند)) (یا ایها الذین آمنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان ومن یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشا والمنکر).
هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمى شود یک مرتبه در آغوش فسادپرتاب کرد, بلکه گام به گام این راه را مى سپرد, وسرانجام گرفتار بدترین کبائرمى شود, درست به کسى مى ماند که زمام خویش را به دست جنایتکارى سپرده اورا گام به گام به سوى پرتگاه مى برد, تا سقوط کند و نابود گردد, آرى این است ((خطوات شیطان )).
سـپـس اشـاره بـه یـکـى از مهمترین نعمتهاى بزرگش بر انسانها در طریق هدایت کرده , چنین مى گوید: ((و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود احدى از شما هرگزپاک نمى شد, ولى خداوند هـر کـه را بـخـواهد تزکیه مى کند وخدا شنوا و داناست ))(ولولا فضل اللّه علیکم ورحمته ما زکى منکم من احد ابدا ولکن اللّه یزکى من یشا واللّه سمیع علیم ).
از یـک سـو موهبت عقل را داده , و از سوى دیگر موهبت وجود پیامبر واحکامى که از طریق وحى نـازل مـى گردد ولى از این موهبت گذشته توفیقات خاص او و امدادهاى غیبیش که شامل حال انسانهاى آماده و مستعد و مستحق مى گرددمهمترین عامل پاکى و تزکیه است .
آیه ـ شان نزول : این آیه درباره گروهى از صحابه نازل شد که بعد از((داستان افک )) سوگند یاد کـردنـد کـه به هیچ یک از کسانى که در این ماجرا درگیربودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالى نکنند, و در هیچ موردى با آنهامواسات ننمایند, آیه نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت بازداشت ودستور عفو و گذشت داد.

مبارزه با چشم چرانى و ترک حجاب :.

پـیـش از ایـن گـفته ایم که این سوره در حقیقت سوره عفت و پاکدامنى وپاکسازى از انحرافات جنسى است , در اینجا احکام نگاه کردن و چشم چرانى وحجاب را بیان مى دارد.
نـخـست مى گوید: ((به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان )فرو گیرند, و عفاف خود را حفظ کنند)) (قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ویحفظوافروجهم ).
و از آنـجـا کـه گـاه بـه نـظر مى رسد که چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هـمـاهـنگ است نهى کرده , در دنباله آیه مى فرماید: ((این براى آنهاپاکیزه تر است )) (ذلک ازکى لهم ).
سپس به عنوان اخطار براى کسانى که نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى افکنند و گاه آن را غـیر اختیارى قلمداد مى کنند, مى گوید: ((خداوند ازآنچه انجام مى دهید آگاه است )) (ان اللّه خبیر بما یصنعون ).
(آیه )ـدر این آیه به شرح وظایف زنان در این زمینه مى پردازد, نخست به وظایفى که مشابه مردان دارنـد اشـاره کـرده , مى گوید: ((و به زنان با ایمان بگو:چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خود را حفظ نمایند)) (وقل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ).
و بـه ایـن ترتیب ((چشم چرانى )) همان گونه که بر مردان حرام است بر زنان نیزحرام مى باشد, و پوشاندن عورت از نگاه دیگران , چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است .
سپس به مساله حجاب که از ویژگى زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده :.
1ـ ((و آنـهـا نـبـایـد زیـنت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهراست )) (ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها).
بـنـابـراین زنان حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازندهرچند اندامشان نمایان نـشـود و بـه ایـن ترتیب حتى آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست , چرا که قرآن ازظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است .
2ـ حـکـم دیگرى که در آیه بیان شده این است که : ((و (اطراف ) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند)) تا گردن و سینه با آن پوشانده شود (ولیضربن بخمرهن على جیوبهن ).
از ایـن جمله استفاده مى شود که زنان قبل از نزول آیه , دامنه روسرى خود رابه شانه ها یا پشت سر مـى افـکندند, بطورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد, قرآن دستور مى دهد روسرى خـود را بـر گـریـبـان خود بیفکنند تا هم گردن وهم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.
3ـ در سـومـین حکم مواردى را که زنان مى توانند در آنجا حجاب خود رابرگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح مى دهد:.
((و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند)) (ولا یبدین زینتهن ).
((مگر (در دوازده مورد:).
1ـ ((براى شوهرانشان )) (الا لبعولتهن ).
2ـ ((یا پدرانشان )) (او آبائهن ).
3ـ ((یا پدر شوهرانشان )) (ااو آبا بعولتهن ).
4ـ ((یا پسرانشان )) (و ابنائهن ).
5ـ ((یا پسران همسرانشان )) (او ابنا بعولتهن ).
6ـ ((یا برادرانشان )) (او اخوانهن ).
7ـ ((یا پسران برادرانشان )) (او بنى اخوانهن ).
8ـ ((یا پسران خواهرانشان )) (او بنى اخواتهن ).
9ـ ((یا زنان هم کیششان )) (او نسائهن ).
10ـ ((یا بردگانشان )) کنیزانشان (او ما ملکت ایمانهن ).
11ـ ((یا مردان سفیهى که تمایلى به زن ندارند)) (اوالتابعین غیر اولى الا ربة من الرجال ).
12ـ ((یـا کـودکـانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند)) (او الطفل الذین لم یظهروا على عورات النسا).
4ـ و بالاخره چهارمین حکم را چنین بیان مى کند: ((آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نـزنـنـد تـا زینت پنهانیشان دانسته شود)) و صداى خلخال که برپا دارند بگوش رسد (ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن ).
آنها در رعایت عفت آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتى از رساندن صداى خلخالى که در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خوددارى کنند.
و سـرانـجـام با دعوت عمومى همه مؤمنان اعم از مرد و زن به توبه و بازگشت به سوى خدا آیه را پایان داده , مى گوید: ((و همگى به سوى خدا باز گردید اى مؤمنان ! تا رستگار شوید)) (وتوبوا الى اللّه جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون ).
و اگر در گذشته کارهاى خلافى در این زمینه انجام داده اید اکنون از خطاهاى خود توبه کنید و براى نجات و فلاح به سوى خدا آیید که رستگارى تنها بر در خانه اوست .

فلسفه حجاب :.

بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند و افراد غربزده , بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مى دانند سخن ازحجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و گاه افسانه اى است متعلق به زمانهاى گذشته !.
ولـى مـفاسد بى حساب و مشکلات و گرفتاریهاى روزافزون که از این آزادیهاى بى قید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.
مـسـالـه این است که آیا زنان (با نهایت معذرت ) باید براى بهره کشى از طریق سمع و بصر و لمس ـجز آمیزش جنسى ـ در اختیار همه مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد؟.
اسـلام مـى گـویـد: کـامیابیهاى جنسى اعم از آمیزش و لذت گیریهاى سمعى وبصرى و لمسى مـخـصوص به همسران است و غیر از آن گناه , و مایه آلودگى وناپاکى جامعه مى باشد که جمله ((ذلک ازکى لهم )) در آیات فوق اشاره به آن است .
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:.
1ـ بـرهـنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوه گرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مى دهدتحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى گردد.
مـخـصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در طـول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده , تا آنجا که گفته اند: ((هیچ حادثه مهمى را پیدا نمى کنید مگر این که پاى زنى درآن در میان است ))!.
آیـا دامـن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازى با آتش نیست ؟ آیا این کار عاقلانه اى است ؟.
2ـ آمـارهـاى قـطـعـى و مـسـتـنـد نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان ,طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا بطور مداوم بالا رفته است , زیرا در((بازار آزاد برهنگى )) که عـمـلا زنـان بـه صـورت کـالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیرآمیزشى جنسى ) درآمده اند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى تواندداشته باشد.
3ـ گسترش دامنه فحشا, و افزایش فرزندان نامشروع , از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است .
4ـ مـسـالـه ((ابـتـذال زن )) و ((سـقوط شخصیت او)) در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است هـنـگـامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد, طبیعى است روز به روزتقاضاى آرایش بیشتر و خـودنـمـایـى افزونتر از او دارد, و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلغ کالاها و دکـور اتاقهاى انتظار, و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهد, در چنین جـامـعه اى شخصیت زن تاسرحد یک عروسک , یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند, و ارزشهاى والاى انـسـانـى او بـکـلـى بـه دسـت فراموشى سپرده مى شود, و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائیش مى شود.
و به این ترتیب مبدل به وسیله اى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیوصفت !.
در چنین جامعه اى چگونه یک زن مى تواند یا ویژگیهاى اخلاقیش , علم وآگاهى و دانائیش جلوه کند, و حائز مقام والائى گردد؟!.

 

 




طیبه جعفری ::: پنج شنبه 86/4/14::: ساعت 4:43 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :8330
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<